loading...
دانلود.اخبار.سرگرمی....
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
اکانت ساکس و اچ تی تی پی اس بدون محدودیت و رایگان(VPN) 6 2923 mamadamiri75
nb 0 103 mohamad
پیرزن ۱۰۰ ساله ای که شاخ دارد! 1 168 khaltajan
عکسی با حال از آرایش بانوان در سال 3000 میلادی! 1 152 khaltajan
عکس های جالب و دیدنی از شکار لحظه ها 0 152 brobach14
عکس هایی از 10ملکه زیبا و ستاره های آینده دار هالیوود 0 381 brobach14
جواب دندان شکن گدا به شاهزاده!! 0 103 brobach14
شاهکار تبدیل عکسهای سیاه سفید قدیمی به رنگی 0 148 brobach14
فقط در پرو...(عکس های باور نکردنی) 0 179 brobach14
تازه‌ترین صحبت های مایلی‌کهن علیه دایی 0 156 brobach14
سوژه های داغ وطنی 0 174 brobach14
عکس خیلی یادگاری !!! (طنز) 0 130 brobach14
تفاوت نسلها به روایت تصویر 0 148 brobach14
جدیدترین اس ام اس خنده دار 0 163 brobach14
کلاسهای مختلط فیگور اندام دختران و پسران در دانشگاه + عکس 0 247 brobach14
مشهورترین زنان مدل جهان را قبل و بعد از شهرت! +تصاویر 0 165 brobach14
عکسهایی از فوتبالیست های معروف دنیا با ماشین هایشان 0 310 brobach14
قبیله ای عجیب با زنان و مردان کاملا لخت(+عکس ) 1 2866 brobach14
rozsorati بازدید : 225 یکشنبه 02 بهمن 1390 نظرات (0)

شما یادتون نمیاد، تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن… آب بخوریم

 

شما یادتون نمیاد، شبا بیشتر از ساعت ۱۲ تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت ۱۲سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران !

 

شما یادتون نمیاد، قبل از شروع برنامه یه مجری میومد اولش شعر می خوند بعد هم برنامه ها رو پشت سر هم اعلام می کرد…آخرشم می گفت شما رو به دیدن برنامه ی فلان دعوت می کنم..

 

شما یادتون نمیاد، تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید میرفت زیر میز.

 

شما یادتون نمیاد، سرمونو می گرفتیم جلوی پنکه می گفتیم: آ آ آ آ آ آآآآآ

 

شما یادتون نمیاد، ولی نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد.

 

شما یادتون نمیاد، تو فیلم سازدهنی مرده با دوچرخه توکوچه ها دور میزدو میخوند:دِریااااااا موجه کا کا.. دِریا موجه.

 

شما یادتون نمیاد، کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم به نمکی ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود نمک ید دار میداد، تابستونها هم دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد.

 

شما یادتون نمیاد، خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی ! شما یادتون نمیاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میذاشتیم رو میز که تقلب نکنیم.

rozsorati بازدید : 75 یکشنبه 25 دی 1390 نظرات (0)

این روزها در هر گوشه و کنار با نوشته‌هایی رو به رو می‌شویم که به تفاوت میان زن و مرد اشاره دارند، اما گرچه تفاوت‌های فیزیکی جالبند اما دانستن تفاوت‌های روانی زن و مرد، بیشتر می‌تواند به ما کمک کند تا ارتباط مؤثری با یکدیگر برقرار کنیم و توقعات یکسان و مشابهی از  یکدیگر نداشته باشیم.

 

rozsorati بازدید : 80 چهارشنبه 21 دی 1390 نظرات (0)

Q1. In which battle did Napoleon die?
* his last battle
درکدام جنگ ناپلئون مرد؟
در اخرین جنگش

 

Q2. Where was the Declaration of Independence signed?
* at the bottom of the  page
اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟
در پایین صفحه

 

Q3. How can u drop a raw egg onto a concrete floor without cracking it?

*Concrete floors are very hard to crack.
چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتنی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟
زمین بتنی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد

rozsorati بازدید : 129 جمعه 09 دی 1390 نظرات (0)
فلسفه ی فحش خیلی پیچیده است چه بسا فحش هایی كه هر كس می ده بیانگر شخصیت و درون او باشد . اما از اونجا كه فحش در بین دانشجویان امروزه ی ما جایگاه بسیار ویژه ای دارد بنده شما رو با تعدادی از اونها آشناتون می كنم كه از شهرت ویژه ای برخوردارند :

دانشجوی تهران شمال :

نكته : وقتی می خونید این قسمتو سعی كنید لباتون تا حد امكان غنچه باشه:
بی ادب , تو واقعا عقلتو از دست دادی دیوونه . منو ترسوندی بی شعور ( تلفظ : بی ششووور ) امیدوارم ولنتاین كچل شی . بد بد بد)

دانشجوی تهران جنوب :
(.... .... .... ..... ... .. ... ..كلا سانسور شد )

دانشجوی دانشگاه تهران :
وطن فروش مزدور , لیبرال خود فروخته , مخل نظام , تو حق شركت در انتخابات بعدی رو نداری با اون كاندید از خودت نفهم تر , فاشیست تند رو
(توجه داشته باشید كه موضوع دعوا سیاسی بوده)
دانشجوی پزشكی :
در دیكشنری این بروبچ كلمه ی فحش تعریف نشدست...
دانشجوی هنر :
من شعر دوازدهم از هشت كتاب استاد سهراب رو به تو بی ادب بی فرهنگ تقدیم می كنم امیدوارت گیتارت بشكنه و تا اخر عمر یكه و تنها و بی عشق و ژولیت بمونی .
وفتی هم كار بالا می گیره كاریكاتور همدیگه رو می كشن .
rozsorati بازدید : 65 جمعه 09 دی 1390 نظرات (0)
پسركي از مادرش پرسيد: مامان چرا گريه مي كني ؟
مادر فرزندش را در آغوش گرفت و گفت: نميدانم عزيزم، نميدانم
پسرك نزد پدرش رفت و گفت: بابا، چرا مامان هميشه گريه مي كند؟ او چه مي خواهد ؟
پدرش تنها دليلي كه به ذهنش مي رسيد، اين بود: همه زنها گريه ميكنند، بي هيچ دليلي
... پسرك متعجب شد ولي هنوزاز اينكه زنها خيلي راحت به گريه مي افتند ، متعجب بود.
يكبار در خواب ديد كه داره با خدا صحبت ميكنه، از خدا پرسيد: خدايا چرا زنها اين همه گريه مي كنند؟
خداوند جواب داد: من زن را به شكل ويژه ايي آفريده ام. به شانه هاي او قدرتي داده ام تا بتواند سنگيني زمين را تحمل كند.
به بدنش قدرتي داده ام تا بتواند درد زايمان را تحمل كند.
به دستانش قدرتي داده ام كه حتي اگر تمام كسانش دست از كار بكشند، او به كار ادامه دهد.
به او احساسي داده ام تا با تمام وجود به فرزندانش عشق بورزد، حتي اگر او را هزار باراذيت كنند.
به او قلبي داده ام تا همسرش را دوست بدارد، از خطاهاي او بگذرد و همواره در كنار او باشد.
و به او اشكي داده ام تا هر هنگام كه خواست، فرو بريزد.
اين اشك را منحصراً براي او خلق كرده ام تا هرگاه نياز داشت، بتواند از آن استفاده كند .
زيبايي يك زن در لباسش، موها، يا اندامش نيست. زيبايي زن را بايد در چشمانش جستجو كرد،
زيرا تنها راه ورود به قلبش آنجاست...
rozsorati بازدید : 101 چهارشنبه 07 دی 1390 نظرات (0)
آینده:
یـک زن تــا زمانیکه ازدواج نکرده نگران آینده است. یک مرد تا زمانیکه ازدواج نـکرده هــرگز نگران آینده نخواهد بود.

دست خط:
مردها زیاد به دکوراسیون دست خطشان اهمیت نمیدهند. آنها از روش "خرچنگ قورباقه" استفاده میکنند. زنان از قلم های خوشبو و رنگارنگ استفاده کرده و به "ی" ها و ن" ها قوس زیبایی میدهند. خواندن متنی که توسط یک زن نوشته شده، رنجی شاهانه است. حتی وقتی می خواهد ترکتان کند، در انتهای یادداشت یک شکلک در انتهای آن میکشد.

اسامی مستعار:
اگر سارا، نازنین، عسل و رویا با هم بیرون بروند، همدیگر را سارا، نازنین، عسل و رویا صدا خواهند زند. اگر بابک، سامان، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند، همدیگر را هرکول، بادام زمینی، تانکر و لاک پشت صدا خواهند زد.

حمام:
یک مرد حداکثر 6 قلم جنس در حمام خود دارد. مسواک، خمیر دندان، خمیر اصلاح، خود تراش، یک قالب صابون و یک حوله. در حمام متعلق به یک زن معمولی بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد. یک مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی کند.

rozsorati بازدید : 83 چهارشنبه 07 دی 1390 نظرات (0)
چگونگی برخورد انسان با موجودات فرازمینی سابقه ای به قدمت حیات بشر دارد. این موضوع در طول دوره های مختلف، محل بحث و گفتگوهای بسیاری در میان مردم بوده که تا عصر امروز نیز ادامه دارد. موضوع فرازمینی ها اینقدر جذاب است که در تمام شایعات سال های اخیر می توان ردی از آن ها پیدا کرد. 2012 و حواشی پیرامون آن هم برای عقب نماندن از این قافله دست به دامن آدم فضایی ها شده اند تا بتوانند خود را بیشتر مطرح کنند.
[IMG]
rozsorati بازدید : 95 دوشنبه 05 دی 1390 نظرات (0)

رفتم مرغ سوخاری بخرم یارو میگه همین جوری میبری؟

پَ نه پَ یه شرت پاش کن جلو مهمونا خجالت نکشه

رفتم آزمایشگاه آزمایش ادرار بدم ...

ظرف رو می دم پرستاره میگه ادراره؟؟

پَ نه پَ سکنجبینه برو کاهو بیار بزنیم توش بخوریم!

رفتم آلبالو بخرم ... یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟

پَ نه پَ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم !!!



rozsorati بازدید : 87 دوشنبه 05 دی 1390 نظرات (0)
اس ام اس جدید

با سلام ، به سیستم گویای نانوایی کشور خوش آمدید !

جهت اطلاع از قیمت نان بربری عدد ۱

نان لواش عدد ۲

نان سنگک یه رو خشخاشی عدد ۳

نان سنگک دورو خشخاشی عدد ۴

نان تافتون عدد ۵

انواع نان فانتزی عدد ۶

تماس با شاطر عباس عدد۷

rozsorati بازدید : 91 شنبه 03 دی 1390 نظرات (0)

پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه می خوای بکشیش؟! پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!

*********************

اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه...هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته

دیشب با دوستم داشتیم حکم بازی میکردیم ... بی بی انداختم ... میگه بی بی بازی کردی؟

پَـــ نَ پَـــ انداختم وسط یه شوهر خوب واسش گیر بیاریم

rozsorati بازدید : 63 شنبه 03 دی 1390 نظرات (0)

لیز خوردن بهانه ای است تا دست هایی رو که دوست داری، محکمتر فشار بدی

 

دستهایم تشنه دستهایت است،با تو می مانم بی آنكه دغدغه های فردا را داشته باشم

زیرا می دانم كه فردا بیشتر از امروز دوستت دارم...



rozsorati بازدید : 74 شنبه 03 دی 1390 نظرات (0)

یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک اسکناس بیست دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت. سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن میخواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه‏های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز دستهای حاضرین بالا رفت. این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آنرا روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت.

سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید. و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین‏طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که میگیریم یا با مشکلاتی که روب‏رو میشویم، خم میشویم، مچاله میشویم، خاک ‏آلود میشویم و احساس میکنیم که دیگر ارزش نداریم، ولی اینگونه نیست و صرف‏نظر از اینکه چه بلایی سرمان آمده است، هرگز ارزش خود را از دست نمیدهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم پر ارزشی هستیم



rozsorati بازدید : 55 شنبه 03 دی 1390 نظرات (1)

كوله ‌پشتی‌اش‌ را برداشت‌ و راه‌ افتاد.

رفت‌ كه‌ دنبال‌ خدا بگردد و گفت: تا كوله‌ام‌ از خدا پر نشود برنخواهم‌ گشت.

نهالی‌ رنجور و كوچك‌ كنار راه‌ایستاده‌ بود، مسافر با خنده‌ای‌ رو به‌ درخت‌ گفت: چه‌ تلخ‌ است‌ كنار جاده‌بودن‌ و نرفتن؛

 درخت‌ زیرلب‌ گفت: ولی‌ تلخ‌ تر آن‌ است‌ كه‌ بروی‌ وبی‌رهاورد برگردی. كاش‌ می‌دانستی‌ آنچه‌ در جست‌وجوی‌ آنی، همین‌جاست....

مسافر رفت‌ و گفت: یك‌ درخت‌ از راه‌ چه‌ می‌داند، پاهایش‌ در گِل‌ است، او هیچ‌گاه‌ لذت‌ جست‌وجو را نخواهد یافت.

و نشنید كه‌ درخت‌ گفت: اما من‌ جست‌وجو را از خود آغاز كرده‌ام‌ و سفرم‌ را كسی‌ نخواهددید؛ جز آن‌ كه‌ باید.

مسافر رفت‌ و كوله‌اش‌ سنگین‌ بود. هزار سال‌ گذشت، هزار سالِ‌ پر خم‌ و پیچ، هزار سالِ‌ بالا و پست. مسافر بازگشت رنجور و ناامید. خدا را نیافته‌ بود، اما غرورش‌ را گم‌ كرده‌ بود....

به‌ ابتدای‌ جاده‌ رسید. جاده‌ای‌ كه‌ روزی‌ از آن‌ آغاز كرده‌ بود. درختی‌ هزار ساله، بالا بلند و سبز كنار جاده‌ بود.

زیر سایه‌اش‌ نشست‌ تا لختی‌ بیاساید.

 مسافر درخت‌ را به‌ یاد نیاورد. اما درخت‌ او را می‌شناخت.

 درخت‌ گفت: سلام‌ مسافر، در كوله‌ات‌ چه‌ داری، مرا هم‌ میهمان‌ كن.

 مسافر گفت: بالا بلند تنومندم، شرمنده‌ام، كوله‌ام‌ خالی‌ است‌ و هیچ‌ چیز ندارم.

درخت‌ گفت: چه‌ خوب، وقتی‌ هیچ‌ چیز نداری، همه‌ چیز داری.اما آن‌ روز كه‌ می‌رفتی، در كوله‌ات‌ همه‌ چیز داشتی، غرور كمترینش‌ بود، جاده‌ آن‌ را از تو گرفت.

حالا در كوله‌ات‌ جا برای‌ خدا هست و قدری‌ از حقیقت‌ را در كوله‌ مسافر ریخت...

دست‌های‌ مسافر از اشراق‌ پر شد و چشم‌هایش‌ از حیرت‌ درخشید و گفت: هزار سال‌ رفتم‌ وپیدا نكردم‌ و  تو نرفته‌ای، این‌ همه‌ یافتی!

درخت‌ گفت: زیرا تو در جاده‌ رفتی‌ و من‌ در خودم ، و پیمودن‌ خود، دشوارتر از پیمودن‌ جاده‌هاست ...

  

این داستان برداشتی است از فرمایش حضرت علی

"من عرف نفسه فقد عرف ربه"

آن کس که خود را شناخت به تحقیق که خدا را شناخته است...



rozsorati بازدید : 115 شنبه 03 دی 1390 نظرات (1)

این روزا ریاضیم خیلی ضعیف شده

نمیدونم چرا

ولی دیگه نمی تونم آدم حسابت کنم !

.

.

.

به یارو میگن امتحان رانندگی قبول شدی ؟

میگه معلوم نیست ماشینو زدم تو دیوار ، سروان رفته تو کما

منتظرم برگرده ببینم چی میشه !

.

.

.

سفارش یارو به فرزندش :

برو مسجد هم نمازت رو بخون هم کفشاتو عوض کن !

درباره ما
Profile Pic
دانلود.اخبار.سرگرمی.... آدرس فروشگاه اینترنتی ما: http://rozsorati.tbuy.biz/
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 178
  • کل نظرات : 20
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 443
  • آی پی امروز : 12
  • آی پی دیروز : 16
  • بازدید امروز : 14
  • باردید دیروز : 20
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 548
  • بازدید ماه : 504
  • بازدید سال : 1,652
  • بازدید کلی : 27,248
  • کدهای اختصاصی
    تبلیغات پیامکی

    مترجم سایت

    مترجم سایت